داستان های شخصی بانوان الکلی

نادیا هستم  یک الکلی از کشور مسکو، من در یک خانواده بسیار متمول به دنیا آمدم،  و چون تنها دختر خانواده بودم بسیار مورد توجه پدر و مادرم بودم. از بچگی هرآنچه خواستم برایم مهیا بود و همه اقوام و اطرافیان به خاطر شرایط مالی خانواده، بهم توجه میکردن، شرایط به همین منوال گذشت تا به سن بلوغ رسیدم، پدرم بیماری الکلیسم نداشت و فقط در مهمانی های خانوادگی مصرف میکرد، یکی از بیزینس های پدرم رستوران های زنجیره ای در کشور روسیه مسکو و سن پترزبورگ هست که علاوه بر طبخ غذاهای ایرانی  دارای بار و کلاب هست، برای بار اول در سن 13 سالگی من مشروبات الکلی را تست کردم و از آنروز وسوسه نوشیدن دوباره و بیشتر و بیشتر مرا رها نکرد.

یکی از دلایل اینکه همیشه احساس خلا میکردم از درون، این بود که حس میکردم من هنری جز ثروتمند بودن ندارم و هیچ وقت، معنی دوست واقعی را تجربه نکردم.

 بعد از گذشت هشت سال مصرف متوالی، برادرم مرا به انجمن الکلی های گمنام معرفی کرد، دفعه اول ورودم به انجمن به خاطر نگاه متفاوتم به زندگی و از نظر من رفتار پر از غرور برخی از اعضا، بازهم به مشروب خواری دوباره پناه بردم، من به خاطر تمایلات خاص جنسی همیشه تنها بودم و دلیل اینکه برای بار اول از انجمن پس زده شدم،  هم شاید صداقت بیش از حدم در بیان احساسات و تمایلاتم بود.

 اوج دوران مصرف من به یکسال پیش برمی گردد شب کریسمس پارسال، در حالی که مست بودم و از رستوران پدرم برمیگشتم تصادف کردم و طبق قانون کشور روسیه از رانندگی به مدت 2 سال به طور کامل منع شدم، پس از آن با اصرار برادر دوباره به انجمن برگشتم ، پس از مدتی یکی از اعضای خیلی قدیمی کمکم کرد هوشیار بمانم و به کارکرد قدم ها و حضور در جلسات ادامه دهم . با سماجت جلسات الکلی های گمنام را در مسکو حمایت میکردم و به زندگی برگشته بودم، درسهای دانشگاهم با موفقیت پاس میشد و توانسته بودم در جمع انجمن حتی خدمت های کوچیک را انجام بدم، از آنروز ها حدود یک سال میگذرد، درسته الان دو ماهه هوشیار نیستم و به خاطر از دست دادن تنها برادرم دوباره به مصرف برگشتم. ولی معتقدم خدایی که یکسال به من کمک کرد، تجربه زندگی عاری از الکل را داشته باشم، بازهم کمک می کند، دوباره زندگی عاری از الکل  و سرشار از هوشیاری را تجربه کنم . و توانایی پاک زیست دائمی رو به من خواهد داد. از راهنمای عزیزم که با وجود فراز و نشیب و نایمالات مرا رها نکرد بی نهایت سپاسگزارم.

برام خیلی دعا کنید.